زاده پـور علی فـخر زمـان خـامنـه ای — افـسر تـارک خـوبـان جهـان خامنـه ای
حاصـل عـمر گـل راحـل فـرزانـه مـا — او که نـامش همه جا ورد زبان خامنـه ای
ضـامن روضـه رضـوان جهــان ابــدی — گل به پیش قدمش رقـص کنان خامنـه ای
رخ نیکـوی ملیـحش ثمـن یاسمن است — از گـل یـاس بـیاورده نـشان خامنـه ای
بلـبل از چهچـهه و نطـق بیــفتد آن دم — حـرف محـبوب برآرد به دهـان خامنه ای
نقد هرانجـمن ازحـالت ابـروی وی است — چشـم او نـاظر هر جـا و مـکان خامنه ای
مالک و سـاقی کـوثر که بـدو همنام است — بگرفت از شرفش تـاب و تـوان خامنه ای
آن شب قدر که مجلس به سرش گل پاشید– وا شــد از لعـل لبـش در گـران خامنه ای
وه چـه فرخنده شـبی بود شـب رهـبریش — عـاشق نـوکـریش پیـر و جـوان خامنه ای
مـاه خـجلت زده از تـابش انـوار رخـش –هر زمـان جـلوه نمـاید به چمان خامنه ای